تنها مسیر آرامش(1)
تحویل سال و تحویل حال
اگر بخواهیم در مسیر پیدا کردن یک حس خوب قدمهای کارآمد برداریم باید اول تکلیفمان را با همه دور و برمان مشخص کنیم وقتی تکلیفمان با همه چیزهای دور و برمان مشخص شد آن وقت میبینیم که حال خوب در باغ سبز به ما نشان میدهد و رنگ زندگی برای ما عوض میشود؛ حیرت و سردرگمی میرود و بینش و نشاط و امید بهروزهای خوب در ما زندهتر میشود.
«گنهکاران چنین گفتند: پروردگارا ما از پیران و بزرگان خود پیروی کردیم و آنان بودند که ما را گمراه کردند.»[1]
اینگونه افراد معمولاً در خارج از وجود خود دنبال عاملی برای ناکامیهای خود میگردند درحالیکه عامل ناکامیها در درون آنهاست و چون عامل ناکامی بیش از حد به آنها نزدیک است آنها از دیدن این عامل ناتواناند. همانطور که کسی جهل و یا نفسانیت خود را به خاطر آنکه همیشه همراه اوست دشمن نمیپندارد حالآنکه در روایت از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود:
«دشمنترین دشمنها آن نفسی است که در درون سینه توست.»[2]
اما کمکم به آخر سال که نزدیک میشویم؛ فکر یک شروع تازه به ذهنها خطور میکند، سال گذشته خیلی از ما همان اوایل سال که دعای تحویل سال را میخواندیم با خودمان میگفتیم امسال سال جدیدی است و قرار است تغییر کنیم؛ شاید لحظه تحویل سال خیلیهایمان برنامههای سال آیندهمان را هم ریخته بودیم و حتی بعضی از مقدماتش را هم جور کرده بودیم؛ اما حالا که به آخر سال رسیدیم کوهی از برنامههای انجامنشده و آرزوهای تلنبار شده را دنبال خود داریم که در بهترین حالت امید داریم که سال آینده و با یک شروع نو همه چیز در مسیر درست شدن قرار بگیرد؛ به قول معروف زندگی روی خوشش را به ما نشان بدهد و دعای تحویل سالمان مستجاب شده، حالمان خوب شود.
اما چیزی که باید بدانیم این است که دعا بخشی از کار است و در کنار دعا، کارهای دیگری هم باید کرد؛ باید تلاش کرد تابهحال خوب رسید؛ حال خوب معجزه نیست که از آسمان برسد و یا چشمبندی نیست که از توی کلاه شعبدهبازی در بیاید؛ حس و حال خوب دقیقاً مثل یک هنر دستی است، باید اول اسکلت کلی حس و حالت را بسازی تا سر در گم نباشی، باید بدانی چه میخواهی تا همه توانت را خرج آن کنی، بعد به آن طرح و نقش بزنی تا کمی شکل آنچه میخواهی بشود،سپس آن را پرداخت کنی تا برایت جذابیت پیدا کند، خوب که پرداخت کردی باید آن را صیقل بدهی تا زبری و خشونت نداشته باشد و کار صیقل که تمام شد با انواع زیورآلات آن را تزئین میکنی و بعد آن را نورپردازی میکنی تا هم حال خودت خو ب شود و هم حال هرکسی که در کنار حال تو مینشیند؛ آن وقت زندگی میکنی حتی در دیار مردگان.
اگر از نگارنده بپرسید که اصلیترین درد بشر چیست و چرا هرچه میدود به حس خوب نمیرسد؟! بدون هرگونه اقدام پیرا بالینی و با توجه به علائمی که کاملاً مشهود است به شما خواهم گفت که بزرگترین درد انسان در عصر پیک تکنولوژی تحیر است؛ انسان غرق در آسایش قرن 21 چیزی از آرامش نمیفهمد و در دوراهی آری، نه و میشود یا نمیشود در حال سوختن و تباه شدن است و ناکام تر از همه انسانهای طول تاریخ چون مرغی پرکنده به این در و آن در میزند. امیرمؤمنان در مورد حال انسان متحیر میفرماید:
«کیست ناکامتر از آن که از یقین [دست کشید و] به شکّ و حیرت روى آورد ؟!»[3]
یقیناً آنچه بشر امروز گرفتار آن است ثمره غرق شدن در تبلیغات پر زرقوبرق دنیای سرمایهداری و هجوم رسانههای بوقچی همان جریان است که باعث شده است تا انسان آنچه را که واقعیت است نبیند و در درون خود به تناقض و تردید برسد و دامنه تحیر او گستردهتر شود امیرمؤمنان در مورد علت تحیر انسان و رابطه آن با ندیدن واقعیتها میفرماید:
«هرکه از دیدن آنچه در برابر اوست نابینا باشد ، نهال شکّ را در میان سینه اش بنشاند.»[4]
و همه اینها ثمره نیندیشیدن است انسانی که خدا همه کائنات را به خدمت گرفت تا قرآن و سایر آیات الهی را برای او بفرستد و بیافریند تا او به تعقل و تفکر مشغول شود در عصر مدرنیته بین شهوت و شکم در تحیر است و جز زندگی از جمعیت هفتمیلیاردی زمین به غیرازاین نمیاندیشند و تا چنین است نباید توقع رفع تحیر از انسان را داشته باشیم وجود مقدس امیرمؤمنان دراینباره میفرمایند:
با اندیشیدن پیاپى، شک ناپدید میشود.[5]
اگر بخواهیم در مسیر پیدا کردن یک حس خوب قدمهای کارآمد برداریم باید اول تکلیفمان را با همه دور و برمان مشخص کنیم وقتی تکلیفمان با همه چیزهای دور و برمان مشخص شد آن وقت میبینیم که حال خوب در باغ سبز به ما نشان میدهد و رنگ زندگی برای ما عوض میشود؛ حیرت و سردرگمی میرود و بینش و نشاط و امید بهروزهای خوب در ما زندهتر میشود.
مجموعه یاداشتهای مسیر آرامش را دنبال کنید تا مسیر رسیدن به یک حس خوب جمعی را پیدا کنیم.
پینوشت:
[1]وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَکُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلَا. قرآن کریم، سوره احزاب، آیه 67
[2] أَعْدَی عَدُوِّکَ نَفْسَکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ. عدة الداعی و نجاح الساعی، ص314.
[3] مَن أخیَبُ مِمَّن تَعَدَّى الیَقینَ إلَى الشَّکِّ و الحَیرَةِ ؟! .غرر الحکم، حش ۸۰۸۴
[4] مَنَ عَمِیَ عمّا بینَ یَدَیهِ غَرَسَ الشَّکَّ بینَ جَنبَیهِ . غرر الحکم، حش۸۸۵۵
[5] بتَکَرُّرِ الفِکرِ یَنجابُ الشَّـکُّ. غرر الحکم، حش ۴۲۷۱
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}